|
سوی دیار عاشقان♥ |
|||
|
4 / 5 / 1392برچسب:, :: 12:28 :: نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت، مي توان انتشار آلبوم "رخصت" يا اجراي مراسمي توسط هنرمندان در 29 شهريور براي ايتامي كه تا همين سالها ميهمان صداي ناصر بودند و مهمتر از همه، ساخت مستند"جعبه سياه" درباره زندگي شخصي ناصريا را دليل و بهانه اي براي مصاحبه با نسرين،تك خواهر زنده ياد ناصر عبداللهي دانست، اما يكي ازبهانه هاي جدي مان براي اين مصاحبه بازار شايعاتي است كه هنوز هم پس از گذشت 6 سال از مرگ اين هنرمند داغ است. نسرين عبداللهي رازهايي را فاش مي كند كه تا كنون در هيچ مصاحبه اي درباره آنها صحبت نكرده است. «ناصر عبداللهي» در دهم دي ماه سال 1349 در محله «باغ» بندرعباس متولد شد. پدرش «عبدالرحمن عبداللهي» از كارگران بازنشسته شركت نفت و مادرش «مهرنگار بندري نيايي» خانه دار است. اين پدر و مادر پنج پسر و يك دختر داشتند كه ناصر يكي از پسران شان بود.
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت"نسرين خواهر ناصر از خاطرات نوجواني اين مرحوم مي گويد. يكي از شيرين ترين خاطره هايش با ناصر برمي گردد به اتاقي كه در خانه، آزمايشگاه ناصر شده بود:"در خانه اتاقي داشتيم كه شده بود آزمايشگاه شخصي ناصر،او بيشتر وقتش را آنجا مي گذراند. به ياد دارم 12 سال بيشتر نداشت كه به خاطر آزمايش هايش، از مدرسه ميكروسكوپ هديه گرفت. هميشه فكر مي كرديم ناصر دانشمند مي شود". ماجراي ازدواج اول ناصر عبداللهي زنده ياد عبداللهي سال 67 بود كه با فهيمه غفوري ازدواج كرد. نسرين عبداللهي مي گويد:"ناصر فقط 18 سال داشت كه به فهيمه علاقمند شد. او از سال 66 با بابك غفوري برادر فهيمه در يك گروه موسيقي به نام "فرياد ساحل" همكاري مي كرد. رفت و آمدها بين بابك و ناصر زياد شده بود. يا بابك در خانه ما بود يا ناصر در خانه بابك. يك روز ناصر به خانه آمد و به مادرم گفت كه به فهيمه خواهر بابك علاقمند شده و دوست دارد اگر فهيمه هم راضي باشد زندگي مشتركشان را با هم آغاز كنند. مادر مخالفتي نكرد و فقط پرسيد كه آيا با اين سن از پس هزينه زندگي مشترك بر مي آيد؟ و ناصر با قاطعيت گفت كه براي زندگي مشترك با فهيمه آماده است. جدايي از همسر اول سال 77 خانواده ناصر به بندرعباس برگشتند ولي در سال 80 دوباره ناصر به خاطر مشكلاتي در زندگي خصوصي اش به همراه خانواده اش به تهران برگشت. سال 82 بود كه فهيمه و ناصر به مشكل برخوردند و به اين نتيجه رسيدند كه بهتر است از همديگر جدا شوند. ازدواج دوم ناصر عبداللهي ناصر سال 82 به خواستگاري همسر دومش يعني فاطمه فهيمي رفت. او كه ديگر جزو محبوب ترين خواننده هاي ايران شده بود به خاطر دوستي اي كه با پدر همسر دومش داشت خانواده فهيمي را به خوبي مي شناخت و همين شناخت باعث شد او فاطمه را براي زندگي مشترك انتخاب كند.
روز حادثه اولين بار چه كسي ناصر را ديد؟ عقيل برادر ناصر اولين كسي بود كه به كما رفتن ناصر عبداللهي را ديد.عقيل با نسرين خواهرشان تماس مي گيرد. نسرين سراسيمه خود را به خانه ناصر مي رساند:"نفسش را چك كردم. نفس مي كشيد اما تكان نمي خورد. چشمانش را باز كردم سياهي چشمانش به سمت بالا رفته بود. حدس زدم به كما رفته است. با اورژانس تماس گرفتم و ناصر را به بيمارستان خليج فارس برديم". پزشكي قانوني پس از كالبد شكافي چه گفت؟ نسرين عبداللهي مي گويد"در برگه اي كه من از پزشكي قانوني دريافت كردم علت مرگ ناصر،مسموميت دارويي و شكستگي جمجمه عنوان شده بود و اين در حالي بود كه من مات و مبهوت لحظه اي را به ياد آوردم كه براي اولين بار خودم بدن نيمه جانش را به بيمارستان خليج فارس رساندم و پزشك پس از شست و شوي معده به من اطمينان داد كه هيچ مسموميت دارويي در بدن ناصر ديده نشده است.
استاندار هرمزگان آقاي شيخ الاسلام بود كه من بارها به خاطر اينكه حقيقت را بدانم با او تماس گرفتم و خواستم كه به من در كشف حقيقت ماجرا كمك كند. او هم كمك كرد ولي علت به كما رفتن ناصر مشخص نشد." سالها از مرگ ناصر عبداللي مي گذرد اما هنوز دليل مرگ او در هاله اي از ابهام قرار دارد. آيا مي توان اين ادعا را پذيرفت كه آن شب به سر،دنده و كتف هنرمند محبوب ايران ضربه اي وارد شده بود؟ چرا پس از شست و شوي معده اثري از مسموميت دارويي ديده نشده بود؟ کاری از محسن
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ  بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)* صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللهم صل علی ، علی بن موسي الرضا مرتضي الامام التقي النقي و حجتك علی من فوق الارض ومن تحت الثري الصديق الشهيد صلاه كثيره تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كأفضل ماصليت علي احد من اوليائک پرودگارا، بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ، درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ ارادتمند : رئیس آبی ها Blues Boss آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان
|
|||
 |
