میهمانی خدا ...
سوی دیار عاشقان♥
28 / 3 / 1391برچسب:, :: 1:8 :: نويسنده : رئیس آبی ها Blues Boss

 

پیش از اینها فكر می كردم خدا

خانه ای دارد كنار ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها

خشتی از الماس خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج وبلور

بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برق كوچكی از تاج او

هر ستاره، پولكی از تاج او

اطلس پیراهن او، آسمان

نقش روی دامن او، كهكشان

رعد وبرق شب، طنین خنده اش

سیل وطوفان، نعره توفنده اش

دكمه ی پیراهن او، آفتا ب

برق تیغ خنجر او ماهتاب

هیچ كس از جای او آگاه نیست

هیچ كس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر بود

از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین

خانه اش در آسمان،دور از زمین

بود، اما در میان ما نبود

مهربان وساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت

مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه می پرسیدم، ازخود، ازخدا

از زمین، از آسمان، از ابرها

زود می گفتند : این كار خداست

پرس وجو از كار او كاری خداست

هرچه می پرسی، جوابش آتش است

آب اگر خوردی، عذابش آتش است

تا ببندی چشم، كورت می كند

تا شدی نزدیك، دورت می كند

كج گشودی دست، سنگت می كند

كج نهادی پای، لنگت می كند

با همین قصه، دلم مشغول بود

خوابهایم، خواب دیو و غول بود

خواب می دیدم كه غرق آتشم

در دهان اژدهای سركشم

در دهان اژدهای خشمگین

بر سرم باران گرز آتشین

محو می شد نعره هایم، بی صدا

در طنین خنده ی خشم خدا ...

نیت من، در نماز و در دعا

ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه می كردم، همه از ترس بود

مثل از بر كردن یك درس بود

مثل تمرین حساب وهندسه

مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ، مثل خنده ای بی حوصله

سخت، مثل حل صدها مسئله

مثل تكلیف ریاضی سخت بود

مثل صرف فعل ماضی سخت بود


تا كه یك شب دست در دست پدر

راه افتادم به قصد یك سفر

در میان راه، در یك روستا

خانه ای دیدم، خوب وآشنا

زود پرسیدم : پدر، اینجا كجاست ؟

گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!

گفت : اینجا می شود یك لحظه ماند

گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

با وضویی، دست و رویی تازه كرد

با دل خود، گفتگویی تازه كرد

گفتمش، پس آن خدای خشمگین

خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

گفت : آری، خانه او بی ریاست

فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان وساده و بی كینه است

مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی

نام او نور و نشانش روشنی

خشم، نامی از نشانی های اوست

حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی، شیرین تر است

مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست، معنی می دهد

قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست معنی می دهد

هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست

قهری او هم نشان دوستی است...

 

تازه فهمیدم خدایم، این خداست

این خدای مهربان وآشناست

دوستی، از من به من نزدیك تر

از رگ گردن به من نزدیك تر

آن خدای پیش از این را باد برد

نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود

چون حبابی، نقش روی آب بود

می توانم بعد از این، با این خدا

دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

می توان با این خدا پرواز كرد

سفره ی دل را برایش باز كرد

می توان درباره ی گل حرف زد

صاف وساده، مثل بلبل حرف زد

چكه چكه مثل باران راز گفت

با دو قطره، صد هزاران راز گفت

می توان با او صمیمی حرف زد

مثل یاران قدیمی حرف زد

می توان تصنیفی از پرواز خواند

با الفبای سكوت آواز خواند

می توان مثل علفها حرف زد

با زبانی بی الفبا حرف زد

می توان درباره ی هر چیز گفت

می توان شعری خیال انگیز گفت...

 


 دعای عشق بخوان

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



درباره وبلاگ


بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)* صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللهم صل علی ، علی بن موسي الرضا مرتضي الامام التقي النقي و حجتك علی من فوق الارض ومن تحت الثري الصديق الشهيد صلاه كثيره تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كأفضل ماصليت علي احد من اوليائک پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ اللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ ارادتمند : رئیس آبی ها Blues Boss
آخرین مطالب